پلک سوم شب

شعر وادبیات

پلک سوم شب

شعر وادبیات

آهورا

 

 

    برانگشتانم شکفته ای و 

عطرت

 ازحلقه دستانم٬ میگریزد.

 

 پرستوی درپستوی  میخواند: آبرو٬ رفت!
 میگویم: آب چه باشد....

 

 آهورا!

 به تعبیرچشمانت این خواب چه باشد!؟

نظرات 24 + ارسال نظر
[ بدون نام ] 1385,12,26 ساعت 09:02 ب.ظ http://www.wall.blogsky.com

سلام...
نوشته زیبایی بود..کار آب فکر کنم...مغلوب کردنه..مغلوب کردنه سنگهییه که ائنا رو می شکافه تا به آفتاب برسه...

سلام و درود.
بلی درست فرمودید به اضافه اینکه کار آب رفتن است ...
ایستادن مرگ آب است. نیست؟

سوال 1385,12,26 ساعت 11:14 ب.ظ

میشه این س...ه را تشریح کنید ؟

بهانه ای برای سرودن!

شبگرد 1385,12,27 ساعت 02:37 ق.ظ http://www.c-g.blogfa.com

سلام
پیشاپیش سال نو بر شما مبارک دوست گرامی
و قلمتان مثل همیشه سبز......................

سلام و سال بشما نیز مبارک باد!

سلام کار آب رفتن / برنگشتن / به پیش / به عقب ندیدن /
وووو/ اگر ایستاده باشی /گندیده باشی / آهورای من !‌که برنگشتی -به تعبیر چشمانت / این خواب چه باشد/ برنگشتن / حضرت دریاباری مست شدم مست! شمشاد بمانی با کلام جادوییت عزیز...

فریدحسرت 1385,12,27 ساعت 08:33 ق.ظ

سلام استاد!
دراین روزها قوه کشف شما خیلی خطرناک شده .
به امید موفقیت بشتر

درود حسرت عزیز.
لطفا استاد خطابم نکنید.

طلوع 1385,12,27 ساعت 12:32 ب.ظ http://tolooeno2.blogfa.com

سلام آقای دیاباری

چقدر این شعر شما شاعرانه سروده شده بود. چقدر حس در این چند کلمه بود.خیلی از خواندنش لذت بردم .این همه معنی در چند کلام.
همیشه روشن بمانید

سال نو مبارک

[ بدون نام ] 1385,12,27 ساعت 01:12 ب.ظ

عالی بود.. کدام شعر پشتو هم بگو اگه مردی

می گویم تا فردا.

پروانه 1385,12,27 ساعت 03:19 ب.ظ

سلام
این قطعه از سمفونی - س - همه چیز را در خود فرو میبرد.
دنیای دگری آفرید این پرده. پر شورتر و مه آلود تر.
اگر میشد ساعت ها به تماشای این قطعه مینشستم.
موفق باشید

درود بر دریاباری عزیز

چونان همیشه دلربا بود رفیق . چه حس عجیبی دارد شعرت . انگار جان پامیر را در جهان واژگان می چکانی و بعد هم بر لغزنگی زبان رهایشان می کنی . بی گمان زباندانی و تسلط بر ژرفا و نهان زبان، نخستین اصل خوب سرودن است زیرا شعر تنها در زبان اتفاق می افتد و حادثه ای ناگهانی در زبان است . اصلاً فرم و ساختار فرزندان خَلف ِ زبان هستند و شاعری که به درکی خردورزانه از زبان نرسد ، بی گمان در پستوی شعر ره به سترونی خواهد برد و به زایندگی و بالندگی نخواهد رسید . از اینها گذشته مگر می توان زباندان نبود وبه درکی درست از موسیقی ی سیال و هوشربا رسید ؟. صید و خلق اثری مانا تنها با سخت جانی شاعر فراچنگ می آید و شاعر تنْ آسان تنها در تن ِ تن آسان ِ خویش می زید . نخست باید خودآگاه شاعر لبریز شود تا ناخودآگاهش به جوشش درآید .

به زبانی زنده و موسیقی ای گریزپا دست یافته ای دوست . به اندازه ی ریگستان های دیارمان شعرت را دوست دارم و خودت را .

شادکام باشی دوست .

سیستانی عزیز.
ممنون لطف و اشارات ظریف شما.

زینت 1385,12,28 ساعت 02:43 ق.ظ http://zinatnoor.persianblog.com

سلام دریاباری گرامی / امید که خوب باشید/ سپاس برای پیام و محبت تان / سروده های زیبای تان را همیشه میخوانم/ واقعا ژرف و دلنشین می سراید/ زینت

ریحانه 1385,12,28 ساعت 10:52 ق.ظ http://bahone.blogfa.com

و تعبیرش شاید گریختن و باز نیامدن!

شاید؟!
قناری گمشده بازگردد
اما: بهار - نه!

خوبی ریحانه؟

سلام بر حضرت دریاباری عزیز... سال نو را قبل از اینکه فرا برسد برای تان و به واسطه تان به تنهایی/ شعر / چراغ/ سایه / و هر چیزی که در دور و برت هست تبریک میگویم .. روزهای خوش در انتطار تان باد

پگاه 1385,12,28 ساعت 04:55 ب.ظ http://koodaki.blogsky.com

به روز هستم ومنتظر نظر ارزشمند شما در وبلاگم.
سال نو پیشاپیش مبارک.

یک دوست 1385,12,28 ساعت 06:45 ب.ظ

شاعر ! کی خواهد بود که بر انگشتانت چنین عطر جادویی می افشاند ؟ مگه میشه به دوستداران کلامت معرفی اش بکنی ؟؟؟؟؟؟

ایدوست.
مپرس!
بهانه ای خوب است برای سرودن.

سلام داوود جان دریاباری ،بهترین تمنیات نیک ام را یه پیشواز سال نو خورشیدی و عید نوروز باستان بپذیر .یه امید تراوت های شگوفه یی عطر شعرت سال خوشی را به تو و دوستدارات شعرت آرزو میکنم

پگاهی جان. سبزوشکوفا باشی.

سلام ........سال نو وبهار نو متقابلآ مبارکباد .

[ بدون نام ] 1385,12,28 ساعت 09:39 ب.ظ

بهار چی ، خدا از دلم خبر تان نکنه / ...... /

خبرم کن دوست.

پروانه 1385,12,28 ساعت 11:19 ب.ظ

سلام
تعبیرش - بهارت میرسد.
سال نو و بهار مبارک بادت.
سالی پر از آرامش ارزومندت استم.
حرمت

امید چنان باشد.... سال نو یشما نیز مبارک باد.

عنبرین 1385,12,29 ساعت 12:59 ق.ظ http://sanami.persianblog.com/

درودت میفرستم دریاباری عزیز ! چه گلگونه رنگ گرفته و چه گرم چکیده این سرود . ..هوای بهار و سال نو را مانند سروده هایت برایت معطر میخواهم !

سلام .
گفتی آبرو رفت ، آب چه باشد ؟
بی خیال باش ، پیوه بریز ، ضربعلی را گوی ، پیوه بیار . آب چکار ؟ آب انگور بیار .
هشتم مارچ ، وی ... ببخشی ، نوروزت مبارک باشد .
بروزم .

نوروز ..آبروی باستانی مان مبارکت باد دریاباری عزیز ....گرچه آبرو رفت!

جشن نوروز و حلول سال نو هجری شمسی را متقابلآ بتو عزیز و خانواده محترم , و جمله عزیزان و صاحبدلان ،خاصه هموطنان عزیزتبریک و تهنیت عرض مینمایم. انشاالله سال خوش و باسعادت داشته باشید.
نو بهار آمد و چشمم همه خون است هنوز
که چرا کشور من غرقه به خون است هنوز
دشمنان کرده چو مخروبه وطن را زرغون
کنج ویرانه ی ما گنج قرون است هنوز
وسلام

[ بدون نام ] 1385,12,29 ساعت 03:44 ب.ظ

اختر د مبارک باشه انشا الله.

دتا سو سیخه هم ممبارکشه.

[ بدون نام ] 1385,12,29 ساعت 05:04 ب.ظ

جور بخیر احوال بخیر... حالا خوب شد ؟ به پارسی کتت گپ بزنیم حالی ها؟ ادم واری

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد