خوابت سپیده دم شدو درمن عبورکرد شبهای بی تو طی شده را، غرق نور کرد . جبریل چشم های تو، آمد به دیدنم پیغمبری به یمن دعایم،ظهور کرد! . دستم نبود گرچه سزاوارخواهشی لطف تو، دستهای مرا پر غرور کرد . یک حرف سالها به دلم ماندوبرنرفت ازشرم آنکه بی ادبی در حضور کرد!. . |