دوست داشتم گلی سرخ باشم برسینه ای تو - بانو! اما؛ سرنوشت برنگ دیگرم- زاد دوست داشتم سنگ باشم - آرمیده ومدهوش - خورشید - درمن شعله ء نهاد .... - پنداری شگفتنم ازباران است و شوریدنم ازباد ؟ - ای همزاد! درهمین بامداد شگوفه ها - بخاک افتادند؛ درکابل٬ غزه و بغداد ! |