پلک سوم شب

شعر وادبیات

پلک سوم شب

شعر وادبیات

.

درختی   

درهوای سرد  

نشسته زرد.  

ای بهاربازگرد!

 

 

 

 

.

نظرات 59 + ارسال نظر

سلام وعرض ادب بر شما :
امید وارم صحت وسلامت باشید همیشه خبر تان را می گیرم سروده تان خیلی زیبست لذت بردم شاد وکامگار باشید.

آرباتسکایا دیویاتکه 1388,11,08 ساعت 06:14 ق.ظ

کدام باران ؟
نشه هستی کاکا .
نزدیک خانۀ تان کلوش هایم سلیب کرد . تخته به پشت روی برف ها افتادم .
خلطه چیپس و کباب به زمین افتاد . بوتل ودکا نمیدانم که چه شد ؟
شب کجا بودی ؟ گل سیبم
واه واه گل سیب ، گل سیب
کاتیا دختر همسایه به ترافیک گفت :
از یک قماشند ، ناصر دریاباری و این یکی .
حمتاً جریمه باید بپردازند
جبیم کجا بود ، کرتی کجا ؟
هیچ ندانستم ، والله

کوچه باغی 1388,11,09 ساعت 08:01 ق.ظ


همین امشب ، کنار پارک
وختی باران آرام گرفت
سیگار ، طلب کردی
وختی آتش زدم
صدف بر مرمر سپید
بر صورتت
دانه های باران
محکم پک زدی
خندیدی
آرام آرام ، قدم زدن ها
وه ، چه زود گذشت ؟
سا نی ده په
مه گه ری سا

علیرضا ترنج 1388,11,10 ساعت 09:46 ق.ظ http://toranjj.blogfa.com

درود بر دریا باری عزیز

قدیمی تر ها را هم خواندم
شبیه هایکوهایی است که خیلی لطیف و ارام کنار آدم می نشینند که آرامش آدم را به هم نریزند. این یک امتیاز محسوب می شود. اما برای آدم های هیجانی خیلی خوب نیست( چشمک) . به هر حال من از این دعوت به آرامش لذت بردم . نویسا باشی و پر توان دوست من
با یک شعر به روزم

سلام وعرض ادب بر شما دریاباری عزیز :
ممنونم از محبت های شما با بزرگواری تان قوت می بخشید بیشتر بنویسم و شما ایجاد گر وخلاق سرود های زیبا هستید به اندیشیدن وامیدارد افکار آدمی را و قلم تان رسا تر باد .

برار 1388,11,11 ساعت 08:29 ق.ظ

او بچه قار مار خو نیستی؟ یا راستی مرده ای؟ وار خطا شدم یک رقم

مار نیستم اما
هم قارم ...
وهم مرده ام!
وارخطایی ات بجاست ...شما هم قارومار خواهید شد!
.
لعنت خدا برکافر!

درویش 1388,11,12 ساعت 12:49 ب.ظ http://chakidaha.blogfa.com

سلام آقای دریاباری!
با یک غزل واره به روزم.
شما دیر دیر هستید.
بدرود!

سیمیرنوف 1388,11,14 ساعت 07:01 ق.ظ

سیب و بهی و انار به ترتیب لف و نشر
دل را و معده را و جگر را مقوی است
لیمو ، انار ، ملی سفید ، آخر یک خاک و مرگ ، پیش از اکسرسایز مفید است . در روند سوم ، یک گیلاس قهوه .
در روند پنج و هفت ، وختی خراب شدی ، زیاد قهوه بس است . در غیر آن وخت خواب ، شکم تلماقه و قلب درون سینه طبله میزند . ضربان 200 ، یکنفر به 911 زنگ بزند ؟
چه کسی گفته که ( کدو ) خوب است ؟ توضیح المسایل خمینی همه غلط است . خودش با خرما میخورد ، به دیگران میگفت : خیار شور و کلباسه حرام است . به قول شُر شُر ابن حُر حُر ، شنیده از زبان ، قُر قُر ابن غُر غُر که گفته است امام جعفر صادق ( رح ) که ( مُلی سفید ) بهتر است بشرطی که شب پنجره باز باشد ، تا ناصر مسکین به کوما نرود .
حضرت ظریفی با ( مُلی سرخک ) زد ، رفت به رخصتی ماهوار .
در شفاخانه برگ بید و پوست بادرنگ گذاشته به سرش ،
الله میری توبه ، گفته میرود .
صبح در اخبار گفته :
یک ردیف )سکای ترن ) گم شده . حال بیا و پوره کن .
مدیر ترافیک میگه : احمالاً یک افغانی برده .
آخر این به ما چه غرض؟ فک .

زبیرهجران 1388,11,14 ساعت 10:17 ق.ظ

سلام .
اینجا آمدن را عادت کرده ام و هر روز پیش از انجام هرکاری دیگری سر به وبلاک ات می زنم اما در این اواخر نمیدانم چرا هیچ شعر نوی نمیگذارید خدا کند بار دیگر که می آیم چنین نباشد اگرنه شما می دانید که ما وقتی داخل باغ شویم باید سیب بچینیم .
دریا باری عزیز :
دوستان ات را بیشتر ازاین منتظر نگذار و از تازه هایت ما را مستفیض بگردان .
دنیایت لبریز شعر
همیشه باشی

حتما ...ودرنخستین مجال!
.
بادرودواحترام
ارادتمند...
دریاباری.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد